عمر مختار
یکی از این دلیر مردان تاریخ که با ندای حسینی “هیهات منا الذلة” به میدان مبارزه و جهاد در مقابل طاغوت زمان خویش قدم گذاشت و تا سرحدّ شهادت پیش رفت، سید عمر بنمختار بنعمر المنفی است که در سال 1848م (1275هـ) در “بطنان” یکی از بخشهای ایالت برقه “لیبی” در دامن مادری با خدا و پدری متدین و خانوادهای دیندوست چشم به جهان گشود/
وی ابتدا در یکی از مدارس خانقاه (زاویه) در “زنزور” و سپس درخانقاه “جغبوب” مشغول تحصیل شده و مراحل تربیت و رشد روحانی خویش را در این مکاتب و مدارس گذرانید. در آن زمان، مدارس خانقاه، وابسته به نهضت نوپای سنوسیه بود. سنوسیه فرقهای از مجاهدین صوفی در آفریقای شمالی و منسوب به سید محمد بنعلی سنوسی می باشد. سید محمد بنعلی، داعیۀ اجتهاد داشت و در اصول و کلام و تصوف چندین کتاب به رشته تحریر درآورد. سنوسی در تحقق اندیشۀ وحدت اسلامی اهتمام بسیار کرد و مریدان و جانشینان وی نیز در تعقیب مقاصد او تلاش های فراوانی نمودند.عمرمختار که در دامان مکتب اسلام پرورش یافته بود به عنوان برجستهترین عالم سنوسی به مقام رهبری خانقاه “القصور” واقع در جبل الاخضر منصوب شد و تا سال ۱۹۱۱م مانند دیگر علمای خانقاهها به انجام وظایف متعارف، اشتغال داشت. تا اینکه حضور استعمارگران ایتالیایی در خاک لیبی، این غیورمرد را بر آن داشت که سلاح بر دست و جان بر کف، با پشتوانۀ ایمان و توکل به خدا برای دفاع از کیان اسلام و شرافت مسلمانان، قدم به معرکۀ جهاد بگذارد. بدینسان، وی زهد و تقوا را با جهاد و پیکار درهم آمیخت و مکاتب و خانقاه را علاوه بر ذکر و عبادت به مراکز تعلیمات جهادی مسلمانان علیه سلطۀ بیگانگان مبدل ساخت.
عمرمختار به وسیلۀ افرادی که تحت نظارت و توجهات خودش تربیت یافته بودند، توانست انقلابی عظیم، سدی فولادین و حرکتی عزتآفرین را در مقابل دشمنان اسلام ایجاد نماید. از امتیازاتی که این سردار زاهد از آن بهرهمند بود، می توان ژرفای نفوذ روحانی اش در میان قبایل را نام برد.
نهضت عمرمختار در شرایطی پا به عرصۀ وجود گذاشت که ملت های عرب به ویژه مردم لیبی و مصر، زیر تازیانه بیگانگان و در آستانه اضمحلال امپراطوری عثمانی، چشم به سرنوشتی تلخ دوخته بودند. این نهضت، نقطۀ عطفی برای تجدید تفکر دینی مسلمانان شد، تا بدان حد که نویسندگان عرب، جنبش سنوسیه و به تبع آن، نهضت عمرمختار را از جمله عوامل مؤثر در بیداری عربی میدانند.
اما جواب این سئوال را که چرا عمرمختار در عداد مصلحان تفکر دینی مطرح نشده است، در مشغولیت همه جانبه وی در جهاد و اقدام عملی اش در مقابل هجوم استعمار جستجو کرد. این مسائل، مجال پرداختن به مباحث علمی و کلامی را از او گرفته بود.
عمر مختار در قیامی که با هدف بیرون راندن ایتالیایی های استعمارگر از خاک لیبی، به وقوع پیوست، بیست سال پایانی عمرش را در میدان جهاد و مبارزه گذرانید و در این دوران، چنان رشادتها، دلاوری ها و راهبردهای جنگی را از خود نشان داد که هر کدام در نوع خود، بینظیر بودند.
مجاهدان تحت فرماندهی وی با حملههای ناگهانی و برق آسا، درمدت چند دقیقه ضربههای سنگینی بر دشمن وارد کرده و با همان سرعت صحنه را ترک میکردند؛ بطوری که دشمن متجاوز زمانی به خود میآمد که دیگر از آن قاصدان تیغ و شمشیر اثری نبود. وی همواره در پیشانی حمله لشکریان تحت فرماندهی اش به مجاهدت می پرداخت.
به گفته یکی از فرماندهان ایتالیایی بنام “گرازیانی” فقط در مدت بیست ماه، ۲۶۳ جنگ، بین دو طرف رخ داد که هر بار نیز از جانب گروه عمرمختار، ضربههای مهلکی بر پیکره دشمن وارد میشد. تاریخ آخرین معرکهای که بین نیروهای دشمن و سپاه عمرمختار رخ داد، به ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۱م باز می گردد. در این جنگ، حدود ۵۰ مجاهد همراه وی بودند که اکثر آنها جان خود را در راه مبارزه با استعمار از دست دادند.
در نهایت، دشمن با هدف قرار دادن اسب عمرمختار و وارد شدن جراحاتی بر بدنش، وی را دستگیر کرد. جالب آنجاست که هیچ یک از نظامیان ایتالیایی نمیدانستند پیرمردی که اسیرشان شده، فرمانده مجاهدان (عمرمختار) است.
عمرمختار چهار روز در “بنغازی” زندانی بود و ساعت پنج بعد از ظهر ۱۵ سپتامبر۱۹۳۱م، ایتالیايیها، حکم اعدام وی را صادر کردند.
البته احمد محمود در کتاب الاعلام واقعه دستگیری وی را اینگونه تعریف می کند: سرانجام به سال ۱۳۵۰ ه.ق. از طرف نيروي دشمن غافلگير شد؛ او را دستگير ساخته به بنغازي بردند و چند روز پس از دستگيري اعدام کردند.
مصطفی عقاد کارگردان فقید سوری- آمریکایی که در پرونده کاری خود فیلم به یادماندنی محمد رسول الله را دارد، از زندگی عمر مختار نیز فیلم خاطره انگیز دیگری به نام شیر صحرا را به تصویر کشید. در این فیلم آنتونی کوئین در نقش عمر مختار، بازی به یاد ماندنی را از خود به نمایش گذاشت.