معرفی اجمالی مصر
نام كشور: مصر
پایتخت : شهر قاهره
بزرگترین شهر : قاهره
زبان رسمی :عربی
مذهب: اسلام سنی (90%) ، مسیحی قبطی 7%))
نوع حکومت : جمهوری
نام حاکمان :
جایگزین رئیس جمهور : شورای عالی نیروهای مسلح مصر به ریاست محمد حسین طنطاوى
مساحت - مساحت ٩٨٠٬٨٦٩کیلومتر مربع
جمعیت - سرشماری ۸۴٬۵۰۰٬۰۰۰
واحد پول پوند مصر (EGP)۱ (NOK)
تاريخچه
تمدن در منطقه کنونی مصر که در کناره رود نیل شکل گرفته در زمره کهن ترین تمدن ها به شمار می آید که از حدود ۴ هزار سال پیش از میلاد موجود است. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی برجسته ای چون اهرام سه گانه و نیایشگاه بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. در اسطوره های سامی محل برآمدن پیامبرانی مانند یوسف و موسی را در همان دوران و در سرزمین مصر آورده اند.
دولت قدیم مصر در سال ۵۲۴ ق. م به دست ایرانیان سقوط کرد. این کشور در روزگار هخامنشی و همچنین در دوران ساسانی در عهد خسرو پرویز و به مدت ده سال بخشی از شاهنشاهی ایران بود.
حضور هخامنشیان در مصر به دوران کمبوجیه پسر کوروش باز می گردد. او درسال ۵۲۵ پیش از میلاد، در لشکرکشی به مصر توانست مقابل فرعون پسامتیخ سوم از دودمان بیست و ششم فراعنه مصر پیروز شود و آن کشور را به یکی از ساتراپی های هخامنشی تبدیل کند. نیای آنچه امروزه کانال سوئز نام دارد برای نخستین بار از سوی ایرانیان در مصر کنده و راه اندازی شد.
در سال ۳۳۲ ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف نمود و تا سال بعد دودمان بطلمیوسیان که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرما بودند.در سال ۳۰ پیش از میلاد رومیان با غلبه بر کلئوپاترا آخرین ملکه بطلمیوسی مصر را ضمیمه قلمرو روم نمودند. در سال ۶۴۱ میلادی (۱۹ هجری قمری) در زمان خلیفه دوم، عمر، عرب های مسلمان این کشور را فتح کردند. مصر همواره از سرزمین های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال ۱۵۱۷ میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود.
روند عربی شدن زبان مصریان چندی به طول انجامید و کاربرد زبان عربی در این منطقه از سده نهم میلادی به این سو شدت گرفت. سیاست فرمانروایان عرب حاکم بر مصر این بود که با وجود ناآشنا بودن مردم مصر با زبان عربی این فرمانروایان از همان آغاز تمامی نوشته های رسمی را به عربی صادر کردند. این حاکمان ولی، علاقه زیادی به مسلمان کردن مردم مصر نشان نمی دادند.
با این حال، مسلمان شدن مردم مصر با عرب زبان شدن آن ها همراه نبود و اسلامی سازی مصر سده ها پس از عرب زبان شدن آن ها به انجام رسید. با این که زبان عربی از سده نهم میلادی در مصر گسترش یافت دین اسلام تنها در سده چهاردهم تبدیل به دین اکثریت مصریان شد.
در سال ۱۷۹۸ ناپلئون به مصر لشکر کشید و در سال ۱۸۰۵ میلادی محمدعلی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجا شده و دودمان جدید مصر را تشکیل داد.
برای مدت ها مصر تحت الحمایه بریتانیای کبیر بود ولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم، استقلال مصر را اعلام کرد. در جنگ جهانی دوم طی سال های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۳ با اینکه مصر بیطرفی خود را اعلام کرده بود اما سرزمین های غربی آن در حاشیه دریای مدیترانه از صحنه نبردهای سنگین بین ارتش آلمان و ارتش بریتانیا بود و با انکه آلمانی ها فاصله چندانی با کانال سوئز نداشتند، اما در منطقه ای به نام العلمین شکست خوردند و همین شکست نقطه آغاز شکست های دیگر آنها شد.
مصر در سال ۱۹۴۵ به عضویت سازمان ملل متحد در آمد.
مصریهاکانال سوئز را که دریای مدیترانه را به دریای سرخ متصل میکند، در سال 1869 ساختند. این کشور در سال 1914 تحت سلطه انگلیس درآمد.
سرانجام در سال 1922 استقلال خود را به دست آورد. در سال 1953 برقراری حکومت جمهوری در مصر رسما اعلام شد.
سال ها پيش و زماني كه جمال عبد الناصر رهبر افسران جوان مصري، تخت پادشاهي ملك فاروغ را سرنگون كرد و موج عظيمي از انقلاب را در بين كشورهاي عربي را به راه اندخت، كمتر كسي تصور مي كرد كه مصر بار ديگر و اين بار نيم قرن بعد كانون امواج انقلابي در جهان عرب انداخت.
انقلابي كه نتايج آن شايد مسير خاورميانه و جهان اسلام را در قرن بيست و يكم تعيين كند و بر خلاف انقلاب عربي ناصرنه تنها درچهارچوب تنگ كشورهاي عربي باقي نماند است، بلكه حتي شميم سرمست كننده آن به كشور هاي اروپايي هم رسيدهو ميدان التحرير به نام هاي مختلف نه تنها در كشورهاي عربي بلكه حتي در قلب فرهنگ غرب ستيز نيز باز توليد مي شود.
مصر مهد انقلاب هاي عربي
شايد مصررا به عنوان مهد فرهنگ، هنر و دين دنياي اهل سنت به حق بتوان قلب تپنده كشورهاي عربي ناميد.
مصر در حركت هاي استقلال طلبانه هميشه جزو اولين ها بوده و آثارهر تحركي در اين كشور به خوبي در دورترين قلمرو هاي كشورهاي عربي قابل رصد كردن است.
نخبگان و انديشمندان مصري از جمله اولين پيشگامان استقلال طلبي در كشورهاي عربي چه در زمان ترك و چه در زمان تسلط انگليسي ها براي اين كشوربودند.
شايد حركت عظيم مردم مصر پس از انقلاب مردم تونس و تبديل كردن آن به يك موج جهاني بازتابي ازاين سابقه تاريخي مردم مصر بوده است.
از اين رو بررسي ريشه هاي انقلاب مردم مصر بدون نگاهي به گذشته انقلابي اين سرزمين امكان پذير نباشد.
سابقه اي كه پيوندي امكان پذير با اسلام دارد.
از اخوان تا ناصر
حسن البنا انديشمند مصري زماني كه با هفت تن از ياران خود براي مبارزه با نفوذ استعمار انگليس پيوند برادري مي بست، شايد تصور نمي كرد كه درآينده اي دور اين پيمان كوچك تبديل به يكي ازقدرتمند ترين و در عين حال متكثر ترين سازمان هاي اسلامي تبديل شوند.
ايجاد نطفه اخوان المسلمين، دنباله اي از حس غريب حقارتي بود كه انديشمندان مسلمان در قبال تحقير غرب احساس مي كردند.
حسي كه جمال الدين اسد آبادي را به تكاپويي سخت و براي احياي عزت تفكر اسلامي در مقابل انديشه سكولاريستي انداخت و بعدها همين انگيزه سبب ايجاد اخوان المسلمين شد.
البته اخوان را نمي توان نقطه سر آغاز حركت هاي اسلام گرايانه در مصر دانست، چه اين كه پيش از آن نيز هر حركت استقلال طلبانه اي درمصر به اتكاي قدرت اسلام رشد و نمو يافته است.
به عنوان مثال “سعد زغلول ” رهبر انقلاب 1919 مصر كه به استقلال اين كشور از انگلستان منجر شد، تربيت شده مدرسه ديني الازهر و زعيم اين كشور محسوب مي شد.
وي كه شاگرد بدون واسطه سيد جمال الدين اسد آبادي محسوب مي شد، با تشكيل حزب وفد نقش مهمي در ايجاد و شكل گيري موج استقلال خواهي مردم مصر محسوب مي شد.
اخوان نيز ميراث دار همين حركت هاي مبارزاتي اسلام خواهانه بود. گرچه اخوان نيز بعدها با فروپاشي رژيم پادشاهي در تقابل با رژيم جمال عبد الناصرقرار گرفت و ناچار از ساختارقدرت كناره گرفت.
بعدها رژيم ناصر نيز با وجود مخالفت با گروه هاي اسلام گرا نيز نمي توانست خود را دشمن اسلام نشان دهد و اسلام ستيزي حتي در رژيم ناصري نيز جايگاهي نداشت.
سركوب گروه هاي استعمارگر توسط دولت هاي وابسته
شايد به دليل همين رابطه نزديك تاريخي بوده است كه هر گاه مصر و يا دولت هاي اين كشور در مسير واگذاري استقلال اين كشور حركت كرده اند، مجبور به سركوبي گروهاي اسلام گرا در اين كشور بوده اند.
حتي انورسادات كه به صورت مقطعي براي مبارزه با گروه هاي ماركسيستي و البته ناصريست ها مجالي را به گروه هاي اسلام گراها داده بود، با بستن پيمان دوستي با اسراييل به يك دشمن تمام عيار گروه هاي اسلام گرا تبديل شد.
دشمني عميقي كه در نهايت به اعدام انقلابي توسط انور سادات افسر جوان گروه جهاد اسلامي مصر انجاميد. راهي كه انور سادات با كمپ ديويد آغاز كرده بود، جانشين وي حسني مبارك با تعهد پذيري عجيب خود به صلح با اسراييل و ايجاد فضاي جو و اختناق به خصوص براي گروه هاي اسلامي ادامه داد.
اختناق و تحقيري كه با اضافه شدن مشكلات اقتصادي، نارسايي هاي اجتماعي و فساد عجيبي كه در تمام اركان دولت مصر ريشه دوانده بود، جان را به لب مردم مصر نشاند و در نهايت بغض آن ها را با حركت مردم توس تبديل به خشمي خروشان و غير قابل كنترل كرد.
مساجد موتور محركه انقلاب مردم
به غير از پيوند نزديك اسلام با تمايلات استقلال طلبانه مردم مصر كه شايد دليل اصلي انقلاب اين كشور محسوب مي شد، آغاز و شكل گيري حركت هاي مردمي انقلابي مردم نيز پيوندي نزديك با اسلام داشت.
گرچه محور تبليغات كشورهاي غربي بر اين نكته قرار داشت كه فيسبوك و شبكه هاي اجتماعي و اينترنت اصلي ترين شبكه سازماندهي مردم معرفي كرد، اما مساجد و تجمعات پس از نماز جمعه بود كه موتور محركه ادامه انقلاب مردم را تشكيل مي داد.
حتي نگاهي كوتاه به دسترسي مردم مصر به اينترنت غلط بودن اين ادعا را نشان مي داد. در حالي كه تنها نزديك به بيست درصد مردم مصر به اينترنت و دستگاه هاي ارتباط اينترنتي دسترسي داشتند، اما دامنه تظاهرات در مصر از شمالي ترين تا جنوبي ترين آن مي رسيد.
در اين ميان اغلب تظاهر كنندگان مصري را نه قشرهاي تحصيل كرده بلكه محروم ترين و در عين حال متدين ترين مردم جامعه مصر تشكيل مي دادند.
اقامه نماز جمعه هاي ميليوني درميدان التحرير مصر نشان ديگري از سرچمشه عميقي بود كه حركت مردم مصر از آن مي جوشيد.
بي معنا بودن سخنان رييس جمهور آمريكا براي مردم مصر
شايد نشانه ديگري كه از واقعيت اسلامي مردم مصر حكايت مي كند، موضع گيري هاي مردم اين كشور در قبال رژيم صهيونيستي و آمريكا است.
در حالي كه رژيم مبارك عميق ترين پيوندهاي اقتصادي و امنيتي را با رژيم مصر داشت و حتي به فروش گاز و ثروت طبيعي اين كشور به ثمن بخس راضي بود و براي تقويت امنيت اين رژيم نوارغزه را به قيمت گرفتن جان كودكان فلسطيني مي بست، اما مردم مصربا تمام وجود فرياد آزادي غزه ومخالفت با رژيم صهيونيستي را فرياد مي زنند.
گرچه به طور حتم دولت هاي بعدي مصر مجبور به رعايت برخي محدوديت ها در برخورد با رژيم صهيونيستي به دليل وابستگي دوران مبارك به كمك هاي آمريكايي هستند، اما در دشمني مردم مصر با رژيم صهيونيستي هيچ شكي وجود دارد.
دشمني كه مي توان آن را به راحتي در تظاهرات هاي مدام در مقابل سفارت اسراييل در مصر و آتش زده شدن پرچم اين رژيم مشاهد كرد.
امروز حتي سخنراني هاي پر شور اوباما نيز در مصر طرفداري ندارد و رسانه هاي آمريكايي با وجود تمام تلاش خود براي پوشاندن چنين مطلبي به اين حقيقت تلخ اعتراف كرده اند كه سخنان مردم مصر براي سخنراني هاي رييس جمهور آمريكا ارزشي قائل نيستند.
مردم مصر اصلي ترين حافظان انقلاب مصر
امروز ماهيت اسلامي مردم مصر و تطابق آن با پيامهاي آن از جمله استقلال طلبي و مقابله با استعمار خارجي بر هيچ كس پوشيده است.
چه اين كه مصر پيش از انقلاب با آن چيزي كه غرب و سكولاريسم غربي مي خواست كاملا درتطابق بود. اقتصاد، فرهنگ و سياست در تطابق شگفت انگيزي با آن چيزي ناميده مي شد كه حذف نقش دين در جامعه خوانده مي شد.
اما آيا اين ماهيت ديني در ادامه انقلاب مردم مصرتدوام خواهد داشت. اين مسئله اي است كه تنها پاسخ آن در آينده مي توان يافت، اما به نظر مي رسد مردم مصر قائل به اجراي مقررات اسلام حتي در قوانين موضوعه كشور خود هستند.
نظر سنجي موسسه “پيو “بر اين مطلب مهر تاييد مي زند كه بيش از هشتاد درصد مردم مصر با اجراي قوانين اسلام درمصر مواقث و هم نظر هستند.
دركنار اين رغبت مردم مصر به گروهاي اسلام گرا از جمله اخوان المسلمين براي تمامي صاحب نظران عرصه سياسي مصر ثابت شده است.
در انتخابات يشين پارلمان مصر كه با تقلب گسترده رژيم مبارك همراه بود، اخوان المسلمين توانست درشرايط يك رقابت نا برابر ده ها نماينده را به مجلس ملي مصر بفرستد.
حال در شرايط رقابت برابربه طور حتم توان اين گروه براي كسب كرسي هاي پارلماني چندين بار افزون تر مي شود.
اما در نهايت بايد گفت اصلي ترين حافظان دستاوردهاي انقلاب مصر، مردم اين كشور محسوب مي شوند. مردمي كه پايبندي خود را به استقلال، آزادي و آرمان هاي مردم مصر به اثبات رسانده اند.
سیاست در مصر
حکومت در این کشور جمهوری است و رئیس آن رئیس جمهور است. رئیس جمهور هر شش سال یک بار با رای مردم انتخاب میشود.
در سال ۲۰۰۵ رفراندومی در این کشور برگزار شد تا تغییری در قانون اساسی ایجاد شود. بر اساس نتیجه این رفراندوم رئیس جمهور از میان چند کاندیدا انتخاب میشود. پیش از آن شورای مردمی رئیس جمهور را انتخاب میکرد و مردم در رای گیری به او رای مثبت یا منفی میدادند.
نخست وزیر رئیس دولت است که او و کابینه را رئیس جمهور تعیین میکند.
شورای مردمی که در مصر با نام مجلس الشعبی از آن یاد میکنند ۴۵۴ کرسی دارد که ۴۴۴ نماینده آن با رای مردم و ۱۰ نماینده با رای رئیس جمهور تعیین میشوند. دوره نمایندگی این مجلس پنج ساله است.
مجلس مشورتی یا الشورا تنها نقش مشورتی دارد. این مجلس از ۲۶۴ نماینده که ۱۷۴ نفر از آنها با رای عمومی و ۸۸ نفر از آنها با نظر رئیس جمهور تعیین میشوند، تشکیل شده است.
تولید ناخالص داخلی در این کشور ۴۰۴ میلیارد دلار است. ۲۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند. ۳۲ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور در بخش کشاورزی است.
نرخ بیکاری در مصر 1/9 درصد است. ۲۰ درصد از جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند. در سال ۲۰۰۷ نرخ تورم در این کشور ۱۱ درصد بود.
مصر روزانه ۶۸۸ هزار و ۱۰۰ بشکه نفت تولید میکند. این کشور منابع گاز نیز دارد و سالانه 76/40 میلیارد متر مکعب گاز نیز تولید میکند.
مردم مصر
جمعیت این کشور حدود ۸۱ میلیون و ۷۱۴ هزار نفر با میانگین سنی5/24سال است. امید به زندگی برای زنان ۷۴ و برای مردان ۶۹ سال است.
کمتر از 1/0 درصد از جمعیت بزرگسال این کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند. نژاد مردم این کشور مصری است.
۹۰ درصد از جمعیت آن مسلمان هستند. زبان رسمی این کشور عربی است.
ارتباطات در مصر
در این کشور ۱۰ میلیون و ۸۰۸ هزار خط تلفن ثابت و ۳۰ میلیون و ۴۷ هزار خط تلفن همراه وجود دارد.
رسانههای این کشور در منطقه خاورمیانه نقش مهمی ایفا میکنند. تلویزیون و صنعت فیلمسازی این کشور بخش مهمی از خوراک دیداری مردم منطقه عربزبان را تامین میکند.
روزنامهها و نشریات مکتوب این کشور نیز جزو پرمخاطبترین رسانهها در دنیای عربزبان هستند. الاهرام یکی از قدیمیترین روزنامههای این کشور است.
مصر پنج هزار و ۳۶۳ میزبان اینترنتی و شش میلیون کاربر اینترنت دارد.
بیش از یک سوم نیروی کار به کشاورزی مشغول است. ذرت، گندم، برنج و سبزی برای بازار داخلی و پنبه و خرما عمدتاً برای صادرات تولید می شوند. ذخایر نفت (که با استانداردهای خاور میانه اندک است) عوارض کانال سوئز و صنعت توریسم منابع عمده درآمد ارز خارجی به شمار می آید. رشد سریع جمعیت و نیازهای بخش عمومی و سوبسید مواد غذایی منجر به عدم توسعه اقتصادی شده است.
محصولات صادراتی این کشور شامل نفت خام و محصولات پتروشیمی، پنبه، منسوجات، آهنآلات و مواد شیمیایی است که به کشورهای آمریکا (۹/۹ درصد)، ایتالیا (7/9 درصد)، اسپانیا (8/7 درصد)، سوریه (6/5درصد)، عربستان سعودی (۵ درصد) و انگلیس (7/4 درصد) صادر میشود.
محصولات وارداتی این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، مواد غذایی، مواد شیمیایی، چوب و الوار و سوخت است که از کشورهای آمریکا (8/11 درصد)، چین (7/9درصد)، ایتالیا (6/5 درصد)، آلمان (4/6 درصد) و عربستان سعودی (8/4 درصد) وارد میشود.