خبرگزاري فارس: با وجود اين كه بيش از 75 درصد مردم بحرين را شيعيان تشكيل مي دهند ولي با وجود اين بسياري از آنان در تبعيض زندگي كرده و از دسترسي به اغلب ثروت هاي طبيعي اين سرزمين محروم هستند.
به گزاش فارس، بحرين كشوري جزيرهاي در جنوب خليج فارس است كه در سال 1971 از ايران جدا گرديد. اين كشور از سال 1783 با حمايت انگليسيها به دست خاندان آل خليفه افتاد. اين خاندان كه داراي عقبه عشيرهاي در شبه جزيره عربستان بود به تدريج انديشههاي جدايي طلبي پيدا كرد و با شيطنت انگلستان و دخالت سازمان ملل طي يك نظر سنجي ساختگي و غير قابل پذيرش از ايران جدا شد.
بحرين 706 كيلومتر مربع مساحت دارد كه كوچكتر از كوچكترين استان ايران است. از هفتصد كيلومتر مربع مساحت اين كشرو نزديك به 400 كيلومتر مربع آن بياباني است. بحرين به جزيره يك ميليون نخل نيز شهرت داشته است. بحرين شامل سه شهر يا به عبارت بهتر سه جزيره اصلي منامه، محرق و ستره است و منامه يعني بزرگترين اين جزاير پايتخت آن به شمار ميآيد. در بحرين روستاهايي هم هست كه در فاصلههاي نزديك به يكديگر قرار دارند.
بحرين متحد استراتژيك آمريكا
پادشاه بحرين شيخ حمد بن عيسي آل خليفه است كه از سال 1999 تاكنون حاكم اين جزيره است. حكومت بحرين در سال 2002 از امير نشين به پادشاهي تغيير نام داد.
اين كشور يكي از اعضاي اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس است. عربستان همواره نگاهي اقماري به بحرين داشته و در صدد تاثير گذاري بر مناسبات داخلي اين كشور بوده است.
روابط بحرين و آمريكا از سال 1992 و با توسعه صنعت نفت اين كشور آغاز شد، و در سال 1998 اين كشور مركز فرماندهي ناوهاي آمريكايي در خليج فارس شد. سال 2001 نقطه اوج روابط منامه و واشنگتن است. در اين سال، رئيس جمهور وقت آمريكا، بحرين را به عنوان يكي از متحدان استراتژيك خود اعلام كرد.
مقامات بريتانيايي تعيين كننده سايست خارجي و برخي از سياستهاي داخلي بحرين
روابط بحرين با بريتانيا به قرن هفدهم ميلادي و زمان قيمويت بريتانيا بر اين كشور باز ميگردد. امروزه نيز مقامات بريتانيايي تعيين كننده سايست خارجي و برخي از سياستهاي داخلي در اين كشور هستند، هم اكنون نيز در ادارات و سازمانهاي دولتي از حضور مشاوران بريتانيايي استفاده ميشود.
كشوري وابسته به گردشگري و آلومينيوم
بحرين كشور ثروتمندي نيست و حتي بخشي از انرژي آن توسط عربستان، تامين ميشود، اين دو كشور با يك پل 25 كيلومتري كه به نام پل فهد معروف است و در سال 1986 افتتاح شد، به يكديگر متصل ميشوند.
امروزه، اقتصاد كشور بحرين وابسته به بانكداري و هواپيمايي كشتي و ناوها است. بحرين اولين كشور حوزه خليج فارس است كه نفت در آن اكتشاف شده ولي منابع نفت و گاز آن بسيار محدود است، اقتصاد سنتي بحرين وابسته به مرواريد بوده، اما در حال حاضر بيشتر در آمد ساكنان بحرين از بانكداري و گردشگري تامين ميشود. به هر روي نفت و فراوردهاي نفتي 60 درصد صادرات و درآمد دولت اين كشور و همچنين 30 درصد توليد ناخالص داخلي بحرين را تشكيل ميدهد. تنها صنعت سنگين داخلي اين كشور توليد آلومينيوم است كه در مقايس فراوان توليد و عرضه ميشود. بحرين رتبه نخست توليد اين محصول در خاورميانه و رتبه پنجم در سطح جهاني را دار است.
بحرين؛ چهارمين حوزه فعال شيعيان
جمعيت بحرين 700 هزار نفر است كه حدود 150 هزار نفر آنان خارجيهايي هستند كه در آنجا كار ميكنند. 50 هزار نفر ايرانيان بحرين هم كه اكثر آنان در صال مهاجراني از جنوب ايران از فارس و بوشهر هستند در بحرين زندگي ميكنند و به رغم سكوت طولاني آنان همجنان به فارسي صحبت مي كنند.
حدود 80 درصد جمعيت بحرين شيعه هستند، تشيع توسط قبيله عبد القيس وارد بحرين شده است. بحرين پس از ايران و عراق و آذربايجان چهارمين مركز شيعي در جهان اسلام است. حوزه عمليه بحرين از حدود 400 سال گذشته بسيار فعال بوده است.
بحرين در سال 1350 و در پي توطئهاي انگليسي و ضعف ناشي از وابستگي محمد رضا پهلوي از ايران جدا شد. در پي جدان استان بحرين از ايران، آل خليفه كه از قبايل نجد در عربستان به حساب ميآيد و بخشي از آن در اين جزيره مستقر بودند، با همكاري انگلستان حكومت را در اختيار گرفتند و تا امروز به رقم جمعيت حداقلي خود بر اكثريت شيعه در اين جزيره حكم راندهاند.
شيعيان شهروندان درجه دو بحرين
حكومت بحرين محدوديتهاي فراواني را عليه شيعيان اين كشور وضع كرد به نحوي كه پس از چند سال شيعيان اين كشور به رغم دارا بودن اكثريت به شهروندان درجه 2 تبديل شدند. محدوديتهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي وضع شده عليه شيعيان موجب نارضايتي گسترده در ميان شيعيان شد.
در سال 1975 و به انحلال مجمع ملي بحرين كه يك نهاد مشورتي بود اختلافات به اوج خود رسيد و شيعيان مشاركت در روند سياسي بحرين را براي سه دهه به حالت تعليق در آوردند.
در سال 1999 شيخ حمد بن عيسي آل خليفه پس از مرگ پدرش روي كار آمد. وي با شناخت اين نارضايتيها در ابتدا اقدام به ايجاد اصلاحاتي كرد. وي هزاران زنداني سياسي را آزاد و زندانهايي را كه در آنها شكنجه صورت گرفت، تعطيل كرد و به تبعيديان اجازه داد تا به وطن خود بازگردند.
شيخ حمد همچنين اجازه داد تا روزنامههاي اپوزيسيون، گروههاي حقوق بشر و سازمانهاي غير دولتي تاسيس شوند و با يك آزادي نسبي فعاليت كنند. البته فعاليت احزاب سياسي در اين كشور همچنان ممنوع است، اما انجمنهاي سياسي به عنوان جايگزين آنها در حال فعاليت هستند.
شيخ حمد همچنين وعده داد تا قانون اساسي جديدي را در بحرين تدوين كند كه منجر به بهبود فضاي سياسي در اين كشور كوچك شود و در سال 2002 اقدام به راه اندازي مجدد پارلمان كرد.
بحرين و پادشاهاني كه تنها سياست سركوب دنبال مي كنند
پس از مدتي آشكار گشت كه اين اصلاحات صوري فقط در جهت خاموش كردن ناآراميهاي بحرين بود كه پس از مرگ پادشاه و در جريان انتقال قدرت به وجود آمده بود و پادشاه جديد با در پيش گرفتن رويه گذشته همچنان به محدود سازي فضاي سياسي و اجتماعي بحرين پرداخت. گروههاي شيعه با درك اين موضوع مجددا به تحريم انتخابات و مشاركت سياسي پرداختند، ولي جمعيت وفاق ملي بحرين همچنان در فضاي سياسي باقي ماند، هر چند در ميان شيعيان در مورد اين اقدام اختلاف نظر وجود داشت و اكثريت آنها خواهان پيوستن جمعيت الوفاق به تحريم بودند، ولي اين جمعيت توانست آراء قابل ملاحظهاي را در پارلمان كسب كند.
يهودي آري، شيعه نه
با اين حال پيروزي شيعيان در انتخابات مجلس نيز نتوانست به تبعيض هاي وارد شده بر شيعيان پايان دهد، به گونه اي كه حتي يك نفر از شيعيان نيز در رده هاي بالاي دولت بحرين و نيروهاي نظامي اين كشور برسد، اما در مقابل يهوديان بحرين با داشتن جمعيتي نزديك به پنجاه نفر نمايندگي سفارت بحرين را در آمريكا را به دست آوردند.
اين تبعيض گسترده نه تنها سبب در بخش اداري و سياسي بلكه بخش هاي اقتصادي را فراگرفته است. اغلب شيعيان از امكان سكونت در مناطق مختلف اين كشور برخوردار نيستند، در حالي كه اتباع ساير كشورها همچون پاكستان و عربستان سعودي امكان حضور و سرمايه گذاري را در مناطق مختلف بحرين به دست آورند. در نهايت اين تبعيض ها زمينه قيام نهايي مردم يمن را همراه با بيداري اسلامي درساير كشورها فراهم آورد.
از قيام تا سركوب
با آغاز قيام مردم بحرين و تجمع آنان در ميدان لؤلؤ دستگاه سركوب بحرين نيز به حركت در آمد و حتي تانك هاي ارتش يمن نيز به ميدان آمدند، اما پس از چند روز ناتواني آن ها در مقابل اقدامات مردم آشكار شد و اين نيروها به سمت پادگان هاي خود عقب نشيني كردند.
از سوي ديگر قيام مردم در بحرين به شدت نگراني آمريكا و عربستان سعودي را برانگيخت و حتي پادشاه عربستان درمان خود را در آمريكا نيمه تمام گذاشت و براي مديريت موضوع به عربستان بازگشت.
از سوي ديگر رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا در سفري يك روزه به بحرين براي سركوب وحشيانه مردم به بحرين و امريكا چراغ سبز نشان داد و بلافاصله هجوم نيروهاي عربستان سعودي براي سركوب مردم بحرين به اين كشور آغاز شد.
از آن زمان تاكنون با وجود فشارهاي فراوان بر مردم بحرين با اين حال مقاومت به شكل اعتراضات صلح طلبانه ادامه يافته است.از سوي ديگر با وجو نقص چشم گير حقوق بشر در اين كشور هيچ كدام از محافل حقوق بشر در غرب نسبت به اين كشتارها واكنشي نشان نداده اند.
بحرين ديوار حائل ايران و عربستان
به نظر ميرسد قيام مردم بحرين بين سه گزينه حق انتخاب داشته باشد. ساقط كردن نظام، اصلاحات اساسي و سركوب توسط نظام حاكم.
در حد اعلاي اين راه حلها سوقط پادشاهي آل خليفه قرار دارد كه خط قرمز عربستان سعودي به حساب ميآيد چرا كه ميتاند تمامي حكومتهاي شبه جزيره را متزلزل نمايد. سقوط آل خليفه در بحرين يعني فرو ريختن ديوارههاي حائل بين ايران و عربستان سعودي و در اين صورت است كه عربستان خود را در مقابل ايران بدون دفاع خواهد يافت و مناطق راهبردي عربستان سعودي مانند ظهران و قطيف با دارا بودن جمعيتي شيعه، در مجاورت سرزمينهايي آزاد و دمكراتيك واقع خواهد شد. لذا به نظر ميرسد سعوديها هر راهي را براي شكست خوردن اين سناريو خواهند پيمود.
در اين راه حتي اخباري وجود دارد كه نيروهاي امنيتي عربستان سعودي به همراه گردانهاي صاعقه بحرين در ميدان لؤلؤ منامه به معترضان حمله كرده و در قتل آنها دست داشتهاند. كه در صورت صحت اين ادعاها نشان دهند عزم جدي سعودي براي جلوگيري از تغيير نظام در بحرين است.
مشروطه سلطنتي، اقدام حداقلي
گزينه دوم براي انقلابيون به دست آوردن چيزي بيشتر از اصلاحاتي است كه پادشاه بحرين پيش از اين قولش را داده بود. برخي از بحرينيها به دنبال تغيير نظام از سلطنتي به سطنت مشروطه هستند كه تضمينهاي قانوني محكمي براي پايبندي به قانون در آن وجود داشته باشد.
اين مسر متضمن تلاش معارضه بحريني براي در پيش گرفتن مسير تعامل با حكومت به منظور دستيابي به حد مطلوبياز خواستههاي سياسي و اجتماعي است. اين مسير از گفت و گوهاي بين معارضه و ولي عهد ميگذرد كه به دستور پادشاه مامور اين كار شده است.
پيش قراول اين جريان، جمعيت وفاق ملي بحرين است كه خواستار اصلاحات سياسي در جايگاه نخست وزير و رسيدن يكي از اهل سنت معارضه حكومت به نخست وزيري، كاهش امتيازات خانواده حاكم، روي كارآمدن سلطنت مشروطه تحقق عدالت بين همه مردم كشور و … شده است.
معارضه براي رسيدن به اين امتيازات نيز با مخالفتهاي جدي روبروست، آنها براي پيمودن اين مسير با مخالفت گروههايي از خاندان حاكم مواجه هستند كه به صورت مستقيم با عربستان سعودي در ارتباط ميباشند.
سركوب، گزينه مطلبوب عربستان
اما گزينه سوم گزينه سركوب است آنچه جناح تندرو و افراطي خاندان حاكم خواستار آن است اينكه حكومت آل خليفه روي گفت و گو با معارضه تاكيد نمايد و با رد هر گونه تغييري در نظام حاكم با شدت در مقابل معارضه بايستد تا ساختارهاي نظام فعلي حفظ گردد.