پند 2
امام رضا(علیه السلام):
خداوند متعال به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند از خداوند سپاسگزاری نکرده است.
پند 2: پدر و پسری مهمان حضرت علی(علیه السلام) شدند بعد از غذا خوردن حضرت علی(علیه السلام) برای آن ها آفتابه و لگن و حوله آورد تا دست خود را بشویند. حضرت شخصاً نزد پدر رفت و آب ریخت تا دستش را بشوید سپس آفتابه و لگن را به پسرش محمد حنفیه داد و فرمود: دست این پسر میهمان را بشوی. آن گاه فرمود: «اگر این پسر تنها بود، دستش را می شستم، اما خداوند نهی نموده از این که پدر و پسری در یک مکان باشند و به طور مساوی احترام شوند».
روز دوازدهم بهمن 57 وقتی هواپیمای حضرت امام(ره) در فرودگاه تهران به زمین نشست آیت الله پسندیده برادر بزرگتر امام به استقبال ایشان به داخل هواپیما رفتند. امام بر حسب روحیه ای که داشتند فرمودند آقای پسندیده جلوتر از ایشان از هواپیما خارج شود، چون هیچ گاه امام در راه رفتن از برادر بزرگترشان سبقت نمی گرفتند. از طرفی به دلیل حساسیت سیاسی ورود امام، آقای پسندیده هم نمیتوانستند جلوتر راه بیفتند و با هم بروند لذا امام خطاب به برادر گفتند: «پس جلوتر از ما از هواپیما پایین بروید بعد از اندکی من پایین می آیم والا من جلوتر از شما نخواهم رفت».
هر گاه مادر به او می گفت برو پدر را بیدار کن، سید شهاب الدین می رفت و صورت خود را به زیر پای پدر به آرامی می مالید و به دلیل ادب هیچ گاه پدر را صدا نمی زند، پس از لحظاتی پدر بیدار می شد و او را دعا می کرد، ایشان (آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از مراجع عالم تشیع بودند) می فرمود: «از برکت دعای پدر و مادر بود که من در زندگانی موفق شده ام».
تا زلال شكوفايي، ص 2