اثر زخم زبان
آيت الله محمد شاه آبادي نقل مي كنند:
در زمان قديم، حمام ها عمومي و داراي خزينه بود، روزي مرحوم شاه آبادي به حمام رفته بودند و پس از شست و شوي خود، وارد خزينه شدند و بعد از آب كشيدن بدن، بيرون آمدند و چون مي خواستند از سطح حمام بگذرند، احتياط مي كردند كه آب هاي كثيف بر بدنشان نريزد.
سرهنگي كه او نيز در حمام بود، چون احتياط ايشان را ديد، زبان به طعن و تمسخر گشود و به ايشان اهانت كرد.
ايشان از اين تمسخر و طعن او خيلي ناراحت شدند، اما چيزي نگفتند و به راه خود ادامه دادند.
فرداي آن روز مشغول تدريس بودند كه صداي عده اي كه جنازه اي را حمل مي كردند، شنيدند. پرسيدند چه خبر شده؟ اطرافيان جواب دادند كه آن سرهنگي كه ديروز در حمام به شما اهانت كرد، وقتي از حمام بيرون آمد، سر زبانش تاول زد و درد آن هرلحظه بيشتر شد و معالجه دكترها هم سودي نبخشيد و در كمتر از 24 ساعت، از دنيا رفت…
بعدها، هر وقت كه آيت الله شاه آبادي از اين قضيه ياد مي كردند، متأثر و ناراحت مي شدند و مي فرمودند: «اي كاش آن روز در حمام به او پرخاش كرده و ناراحتي خود را بروز مي دادم تا گرفتار نشود».
زن روز ،شماره2327،ص40