حزب برجسته اخوان المسلمین
«جنبش اخوان المسلمین» در مصر بعنوان یکی از محورهای شکل دهی به «انتفاضه اخیر» شناخته شد. در عین حال پیرامون این جریان اسلام گرا اما و اگرهایی مطرح گردید و به همین دلیل این روزها در مجامع سیاسی ایران نیز درخصوص اهداف، کارکرد، دیدگاهها و چشم انداز فعالیت آنان سوالاتی پدید آمده است. در تحلیل مواضع و عملکرد اخوان المسلمین مصر موارد زیر می تواند بر رفع این ابهامات کمک کند.
۱-اخوان المسلمین در سال ۱۳۰۷ در زمانی که فعالیت مثلث آتاتورک، رضاخان و امان الله خان- در ترکیه، ایران و افغانستان- برای استقرار رژیم هایی غرب گرا- ترکیب سکولاریزم و خودباختگی- به اوج رسیده بود و جهان اسلام تهدید می شد، در اسکندریه مصر تاسیس گردید اخوان المسلمین را یک راننده که در کانال سوئز شاغل بود، باغبان یک شرکت، یک درشکه چی بازار، یک صاحب رختشوی خانه، یک نجار محله افرنج، یک آرایشگر خیابان جامع و حسن البنا یک معلم زبان عربی تاسیس کردند. حسن البنا عمداً به سراغ روشنفکران و چهره های متنفذ نرفت و به جای هر نام دیگری برای «جمعیت» خود، «اخوان المسلمین» را برگزید او نمی خواست یک حزب سیاسی به مفهوم رایج آن راه بیاندازد و در قدرت شریک گردد. بلکه درصدد بود در مقابل موج دین ستیزی یک موج بسازد. او با نگاه به اسلوب دین در مواجهه با دین ستیزان مستقیماً به سراغ توده های جامعه رفت؛ راننده، باغبان، درشکه چی و… البته خود او از تحصیلات عمیق اسلامی برخوردار بود و تجربه کار حزبی در «الاخوان الحصافیه» هم داشت که دارای رویه ای اصلاح طلبانه- به معنای تغییرطلبی- بود.
اخوان المسلمین کمتر از ۵ سال پس از آغاز فعالیت در بیش از ۲۰ شهر مصر شعبه داشت و چندین مرکز تبلیغ دینی را به وجود آورده بود این در حالی بود که در این سالها انگلیس سیطره زیادی بر مصر داشت و «فواد پاشا»، خدیو دست نشانده انگلیسی ها مشکلات فراوانی را سر راه حسن البنا و جمعیت او ایجاد کرده بود.